[فعل]

to shell out

/ʃɛl aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: shelled out] [گذشته: shelled out] [گذشته کامل: shelled out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرداختن

مترادف و متضاد pay
  • 1.My father shelled out a lot of money to have his house painted.
    1. پدرم پول زیادی برای رنگ کردن خانه اش پرداخت.
توضیح درباره اصطلاح shell out
این اصطلاح به معنای "در آوردن مغز آجیل از پوسته اش" است و به صورت استعاری برای در آوردن پول از جیب برای پرداخت چیزی استفاده می شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان