[فعل]

to slurp

/slɜːrp/
فعل گذرا
[گذشته: slurped] [گذشته: slurped] [گذشته کامل: slurped]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هورت کشیدن هنگام نوشیدن یا خوردن از خود صدا درآوردن، با صدای مکیدن نوشیدن یا خوردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: هورت کشیدن
informal
  • 1.He was slurping his tea.
    1. او داشت چایش را هورت می‌کشید.
[اسم]

slurp

/slɜːrp/
غیرقابل شمارش

2 هورت

معادل ها در دیکشنری فارسی: هورت
informal
  • 1.She took a slurp from her mug.
    1. او از لیوانش نوشیدنی را هورت کشید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان