Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازیکن فوتبال
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
soccer player
/ˈsɑkər ˈpleɪər/
قابل شمارش
1
بازیکن فوتبال
فوتبالیست
1.I used to be a soccer player.
1. من در گذشته فوتبالیست بودم.
تصاویر
کلمات نزدیک
soccer game
soccer field
soccer club
soccer
sobriety
soccer practice
sociable
social
social bookmarking
social class
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان