Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نرمافزار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
software
/ˈsɑfˌtwer/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نرمافزار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نرمافزار
1.He's written a piece of software which calculates your tax returns for you.
1. او نرمافزاری نوشتهاست که بازده مالیاتی شما را محاسبه میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
softly
soften
softball game
softball
soft touch
software engineer
soggy
soil
soiled
solace
کلمات نزدیک
softness
softly
softie
soften
softcover
software engineer
softwood
soggy
soil
soil erosion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان