Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سنجاب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
squirrel
/ˈskwɜːrəl/
قابل شمارش
1
سنجاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سنجاب
1.the fur of a squirrel
1. خز سنجاب
تصاویر
کلمات نزدیک
squirm
squint
squiggle
squid
squib
squirrelly
squirt
squish
squishy
sr
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان