[اسم]

stubble

/ˈstʌbl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موی نتراشیده ته‌ریش

معادل ها در دیکشنری فارسی: ته‌ریش
  • 1.He had a two-day growth of dark stubble on his chin.
    1. او ته‌ریش سیاه دو روز اصلاح نشده‌ای روی چانه‌اش داشت.

2 پوشال ساقه در زمین مانده (بعد از درو)

معادل ها در دیکشنری فارسی: کلش
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان