[اسم]

stubbornness

/ˈstʌbərnnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خیره‌سری کله‌شقی، لجاجت، یکدندگی

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرسختی قدی
disapproving
  • 1.She is refusing to help out of sheer stubbornness.
    1. او تنها از روی کله‌شقی محض نمی‌خواهد کمک کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان