Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . میخدار
2 . پر از چیزی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
studded
/ˈstʌdɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more studded]
[حالت عالی: most studded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میخدار
پر از گلمیخ، گلمیخدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میخدار
studded leather jackets
کاپشنهای چرم گلمیخدار
2
پر از چیزی
پوشیده از چیزی
1.His collection was studded with art masterpieces.
1. مجموعه او پر از شاهکارهای هنری بود.
2.The sky was clear and studded with stars.
2. آسمان صاف و پوشیده از ستاره بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
stud
stuck-up
stuck
stucco
stubby
student
student loan
student union
student visa
students' union
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان