[اسم]

subpoena

/səˈpinə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 احضاریه (دادگاه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: احضارنامه
  • 1.The judge issued a subpoena for the man.
    1. قاضی برای آن مرد ها احضاریه ای صادر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان