Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دور انداختن
2 . هدر دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to throw away
/θroʊ əˈweɪ/
فعل گذرا
[گذشته: threw away]
[گذشته: threw away]
[گذشته کامل: thrown away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دور انداختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دور انداختن
دور ریختن
مترادف و متضاد
dispose of
get rid of
to throw something away
چیزی را دور ریختن
So when are you going to throw away those old magazines?
خب چه زمانی قصد داری آن مجلههای قدیمی را دور بیندازی؟
2
هدر دادن
مترادف و متضاد
squander
waste
to throw something away
چیزی را هدر دادن
to throw away an opportunity
هدر دادن یک فرصت
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
throw
throughout
through and through
through
throttle
throw in
throw off
throw out
throw pillow
throw together
کلمات نزدیک
throw a monkey wrench into works
throw a housewarming party
throw
throughway
throughput
throw cold water on something
throw in
throw in the towel
throw money at something
throw off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان