Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم ابتدایی و بیفرهنگ
2 . نیاسانی (زیستشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
throwback
/θɹˈoʊbæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم ابتدایی و بیفرهنگ
آدم سنتی، چیز ابتدایی
2
نیاسانی (زیستشناسی)
بازگشت به تمدن یا مرحله سابق، بازگشت به خصوصیات نیاکان
تصاویر
کلمات نزدیک
throwaway
throw-in
throw up one's hands
throw up
throw someone to the wolves
thrown in at the deep end
thru
thrush
thrust
thruway
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان