Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . یکبار مصرف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
throwaway
/ˈθroʊəweɪ/
غیرقابل مقایسه
1
یکبار مصرف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یکبار مصرف
1.a throwaway cigarette lighter
1. یک فندک یکبار مصرف
تصاویر
کلمات نزدیک
throw-in
throw up one's hands
throw up
throw someone to the wolves
throw someone in the slammer
throwback
thrown in at the deep end
thru
thrush
thrust
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان