[قید]

tightly

/ˈtaɪtli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سفت تنگ، محکم

  • 1.The baby was clutching his toy tightly in his fist.
    1. بچه عروسکش را محکم در دستش گرفته بود.
  • 2.The shirt fits too tightly.
    2. پیراهن خیلی تنگ است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان