Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سفت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
tightly
/ˈtaɪtli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سفت
تنگ، محکم
1.The baby was clutching his toy tightly in his fist.
1. بچه عروسکش را محکم در دستش گرفته بود.
2.The shirt fits too tightly.
2. پیراهن خیلی تنگ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tight-fitting
tightfisted
tighten up on
tighten one's belt
tighten
tightness
tightrope
tights
tigress
tikka
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان