[فعل]

to tip off

/tɪp ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: tipped off] [گذشته: tipped off] [گذشته کامل: tipped off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اطلاع دادن خبر دادن

informal
  • 1."How did you find my location?" "Your mom tipped me off. "
    1. «چطور جای من را پیدا کردی؟» «مادرت به من اطلاع داد.»
  • 2.They were tipped off that he might be living in Wales.
    2. به آنها خبر داده شد که او ممکن است در "ولز" زندگی کند.
توضیحاتی در رابطه با tip off
فعل tip off در مفهوم «خبر دادن چیزی به کسی» یا «خبر چیزی را به کسی دادن» به کار می‌رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان