Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با زحمت راه رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to traipse
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
با زحمت راه رفتن
با خستگی راه رفتن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
training
trainer
trainee
train ticket
train station
tram
tramcar
trammel
tramp
trample
کلمات نزدیک
trainspotter
trains usually leave on time but they occasionally have short delays.
trainman
training
trainers
trait
traitor
traitorous
trajectory
tram
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان