[اسم]

tram

/tɹˈæm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تراموا واگن برقی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تراموا
  • 1.I took the tram to Eighth Avenue.
    1. من سوار تراموا شدم تا به خیابان هشتم بروم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان