[صفت]

tumultuous

/tuːˈmʌltʃuəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more tumultuous] [حالت عالی: most tumultuous]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرهیاهو پرسروصدا

معادل ها در دیکشنری فارسی: جنجالی
the tumultuous years of the English Civil War
سال‌های پرهیاهوی جنگ داخلی انگلیس

2 بسیار بلند (صدا) کرکننده، گوش‌خراش

tumultuous applause
(صدای) تشویق بسیار بلند

3 سردرگم پریشان، آشفته

  • 1.It was a tumultuous time in her life.
    1. دوران آشفته‌ای در زندگی او بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان