Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تبدیل شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to turn into
/tɜrn ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: turned into]
[گذشته: turned into]
[گذشته کامل: turned into]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تبدیل شدن
مترادف و متضاد
become
1.Rain in the morning will turn into snow during the afternoon.
1. باران صبحگاه در بعد از ظهر تبدیل به برف میشود.
2.The carriage turned into a pumpkin at midnight.
2. کالسکه در نیمه شب تبدیل به کدو شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
make into
land art
japonisme
visual arts
hyperrealism
low season
mother earth
bungee jumping
superhero
zoom out
کلمات نزدیک
turn in
turn down an invitation
turn down a request
turn down
turn black
turn off
turn off the lights. it drains the battery.
turn off your mobile phone.
turn on
turn on one's heel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان