Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناتوان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unable
/əˈneɪbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unable]
[حالت عالی: most unable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناتوان
[عدم توانایی]، نتوانستن
مترادف و متضاد
able
1.she was unable to conceal her surprise.
1. او در پنهان کردن تعجبش ناتوان بود [او نتوانست تعجب خود را پنهان کند].
تصاویر
کلمات نزدیک
unabated
unabashed
un
umpteenth
umpteen
unable to stomach something
unabridged
unacceptable
unaccompanied
unaccompanied baggage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان