[صفت]

unabated

/ˌʌnəˈbeɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unabated] [حالت عالی: most unabated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌وقفه بدون توقف، تمام‌نشدنی

مترادف و متضاد without subsiding
  • 1.The rain continued unabated.
    1. باران بی‌وقفه ادامه داشت.
  • 2.They danced all night with unabated energy.
    2. آنها تمام شب با انرژی تمام‌نشدنی رقصیدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان