[صفت]

unacceptable

/unacceptable/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unacceptable] [حالت عالی: most unacceptable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غیر قابل قبول

معادل ها در دیکشنری فارسی: غیرقابل‌قبول
مترادف و متضاد acceptable
  • 1.I find that kind of behavior completely unacceptable.
    1. به نظرم آن گونه رفتار کاملا غیر قابل قبول است.
  • 2.The water contains unacceptable levels of pollution.
    2. آن آب حاوی سطح غیر قابل قبولی از آلودگی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان