[اسم]

undergrowth

/ˈʌndərɡroʊθ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیررست زیرگیاه

مترادف و متضاد underbrush
  • 1.There was a pass through the undergrowth.
    1. مسیری از بین زیررست وجود داشت.
توضیح درباره واژه undergrowth
واژه undergrowth به معنای "زیررست" به بوته‌ها و درختان کوچکی گفته می‌شود که زیر گیاه بزرگ‌تری می‌روید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان