Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیررست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
undergrowth
/ˈʌndərɡroʊθ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیررست
زیرگیاه
مترادف و متضاد
underbrush
1.There was a pass through the undergrowth.
1. مسیری از بین زیررست وجود داشت.
توضیح درباره واژه undergrowth
واژه undergrowth به معنای "زیررست" به بوتهها و درختان کوچکی گفته میشود که زیر گیاه بزرگتری میروید.
تصاویر
کلمات نزدیک
underground cable
underground
undergraduate
undergo
undergarment
underhand
underlie
underline
underlying
underlying cause
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان