Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
underneath
/ˌʌn.dərˈniːθ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در زیر
1.The tunnel goes right underneath the bay.
1. آن تونل دقیقا از زیر خلیج عبور میکند.
2.They found a bomb underneath the car.
2. آنها زیر اتومبیل بمبی پیدا کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
undermine someone's belief
undermine
undermanned
underlying cause
underlying
undernourished
underpaid
underpants
underpass
underpin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان