Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بینمک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unfunny
/ʌnˈfʌni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unfunnier]
[حالت عالی: unfunniest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بینمک
بیمزه
1.The show was deeply unfunny.
1. برنامه به شدت بیمزه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
unfulfilled
unfriendly
unfounded claim
unfounded
unfortunately
unfurl
unfurnished
ungainly
unglamorous
ungodly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان