[قید]

unwittingly

/ʌnˈwɪtɪŋli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناآگاهانه ندانسته، غیر عمدی

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناخواسته
  • 1.She had broken the law unwittingly, but still she had broken it.
    1. او ندانسته قانون‌شکنی کرد، اما به هر حال آن را شکست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان