[اسم]

unwillingness

/ʌnˈwɪlɪŋnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌میلی عدم تمایل

معادل ها در دیکشنری فارسی: اکراه بی‌میلی رغم
  • 1.Both sides have shown unwillingness to negotiate.
    1. هر دو طرف برای (انجام) مذاکره بی‌میلی نشان داده اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان