[اسم]

wear and tear

قابل شمارش

1 استهلاک فرسودگی (در اثر استفاده)

معادل ها در دیکشنری فارسی: استهلاک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان