Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گزارشگر آبوهوا (زن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
weathergirl
/wˈɛðɚɡˌɜːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گزارشگر آبوهوا (زن)
کارشناس هواشناسی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
satellite dish
ring in
natural disaster
busking
green energy
household name
angel hair
baking flour
crowdie
curd cheese
کلمات نزدیک
weather-beaten
weather vane
weather the storm
weather report
weather forecast
weathering
weatherman
weatherproof
weathervane
weave
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان