[فعل]

to wheeze

/wiːz/
فعل ناگذر
[گذشته: wheezed] [گذشته: wheezed] [گذشته کامل: wheezed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خس‌خس کردن

  • 1.He was coughing and wheezing all night.
    1. او تمام شب سرفه می‌کرد و (سینه‌اش) خس‌خس می‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان