[اسم]

zeal

/zil/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شور و اشتیاق شوق و ذوق، حرارت

معادل ها در دیکشنری فارسی: حرارت حمیت
  • 1.Unfortunately, Tom's zeal to become a rock star distracted him from his studies.
    1. متاسفانه، شور و اشتیاق "تام" برای ستاره راک شدن، او را از درس‌هایش انداخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان