[اسم]

la douzaine

/duzɛn/
قابل شمارش مونث

1 دوازده تایی حدود 12تا

  • 1.Le chef a utilisé une douzaine d'œufs pour son omelette.
    1. سرآشپز حدود 12تخم مرغ برای املتش استفاده کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان