[صفت]

gratiné

/ɡʁatinˈe/
قابل مقایسه

1 (فرانسه - خوراک پزی) با خرده های نان برشته و پنیر

2 برترین بهترین

  • 1.C'est le livre gratiné.
    1. این بهترین کتاب است.

3 بسیار سخت طاقت‌فرسا

  • 1.Un examen gratiné
    1. امتحانی طاقت‌فرسا

4 حیرت‌انگیز محشر

مترادف و متضاد extraordinaire
  • 1.Son voyage a été gratiné.
    1. سفرش محشر بود.
[اسم]

le gratiné

/ɡʁatinˈe/
قابل شمارش مذکر

5 گراتین (غذا)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان