خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غذا دادن
[فعل]
أَطْعَمَ
فعل گذرا
1
غذا دادن
1.هُوَ أَطْعَمَ كَلْبَهُ فِي البَيْتِ.
او در خانه به سگ خود غذا داد.
2.هُوَ يُطْعِمُ أَطْفَالَهُ بِالْمَحَبَّة وَ الصَّبْر.
او با محبت و صبر به فرزندانش غذا میدهد.
کلمات نزدیک
راهن
خفى
تابع
حذر
شارك
هدد
دلك
زحف
قاتل
مسك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان