خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دود
[اسم]
دُخَان
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَدْخِنَة]
1
دود
1.الدُّخَانُ كَثِيفٌ لِأَنَّ الحَطَبَ رَطْبٌ.
دود متراکم است، زیرا چوب مرطوب است.
2.رَأَيْنَا دُخَاناً مِنْ بَعِيد.
از دوردست، دودی را دیدیم.
کلمات نزدیک
حرب
بغتة
انكسر
فريق
أصاب
صين
عصف
فرج
فقد
محاولة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان