خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیک شدن
[فعل]
دَنَا
فعل ناگذر
1
نزدیک شدن
1.أَخَافُ مِنْكَ وَ أَرْجُو وَ أَسْتَغِيثُ وَ أَدْنُو.
از تو میترسم و به تو امیدوارم و از تو کمک میخواهم و به تو نزدیک میشوم.
2.السَّفِينَةُ تَدْنُو مِنَ الشَّاطِئ.
کشتی از ساحل در حال نزدیک شدن است.
3.هَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ تَرَى تِلْكَ السَّيَّارَة؟ تَدْنُو السَّيَّارَةُ.
آیا میتوانید آن ماشین را ببینید؟ ماشین نزدیک میشود.
کلمات نزدیک
هام
وكنة
فلاة
عجين
ود
رجا
رضي
رفات
شكا
عادي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان