خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوچ کردن
[فعل]
رَحَلَ
فعل ناگذر
1
کوچ کردن
ترک کردن
1.إِنْ يَجِفَّ المَاءُ فِي مَكَانٍ، يَرْحَلُ عَنْهُ القَوم.
اگر آب در محلی خشک شود، مردم آنجا را ترک میکنند.
2.رَحَلَ الفَرَزْدَقُ إِلَى خُلَفَاءِ بَنِي أُمَيَّةَ بِالشَّامِ.
فرزدق به نزد خلفای بنی امیه، به شام، کوچ کرد.
کلمات نزدیک
بطحاء
أنكر
بينما
جهر
تقي
رغب
ضائر
عرب
طاف
نصب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان