خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاشتن
2 . نهال
[فعل]
غَرَسَ
فعل گذرا
1
کاشتن
1.أُمِّي غَرَسَتْ شَجَرَة أُخْرَى فِي حَدِيقَتِنَا.
مادرم درخت دیگری را در باغ ما کاشت.
2.نَغْرِسُ الأَشْجَارَ فِي شَهْرِ رَمَضَان.
در ماه رمضان درخت میکاریم.
[اسم]
غَرْس
قابل شمارش
مذکر
1
نهال
کاشتن نهال، درخت
1.مَا مِنْ رَجُلٍ يَغْرِسُ غَرْساً إِلَّا كَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الأَجْرِ قَدْرَ مَا يَخْرُجُ مِنْ ثَمَرِ ذَلِكَ الغَرْسِ.
هيچ مردى نيست كه درختى بنشاند، مگر اينكه خداوند بهاندازه ميوهاى كه آن درخت مىدهد، برايش اجر بنويسد.
کلمات نزدیک
نضرة
منهمرة
مستعرة
غيم
غصن
بنى
كفى
مهرجان
جرى
أجرى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان