خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبارزه
[اسم]
مُحَارَبَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُحَارَبَات]
1
مبارزه
جنگیدن
1.أَمَرَ اللهُ ذَا الْقَرنَينِ بِمُحَارَبَةِ المُشْرِكِينَ الفَاسِدِينَ أَو إِصْلَاحِهِم.
خداوند ذوالقرنین را به مبارزه با مشرکان یا اصلاح آنها امر کرد.
کلمات نزدیک
أصلح
استوى
تجلى
أشعل
استقر
نحو
رفض
كريه
نهب
مضيق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان