1 . راه افتادن (با ماشین یا قطار)
[فعل]

abfahren

/ˈapfaːrən/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: fuhr ab] [گذشته: fuhr ab] [گذشته کامل: abgefahren] [فعل کمکی: haben & sein ]

1 راه افتادن (با ماشین یا قطار) ترک کردن

مترادف و متضاد aufbrechen fortfahren wegfahren ankommen
Bus/Zug/... abfahren
اتوبوس/قطار/... راه افتادن
  • Der Zug ist abgefahren.
    قطار راه افتاده‌است.
um (Zeitpunkt) abfahren
در (ساعت) راه افتادن
  • 1. Der Zug fährt um 19:12 Uhr ab.
    1. قطار ساعت 19:12دقیقه راه می‌افتد.
  • 2. Wir fahren um zwölf Uhr ab.
    2. ما ساعت 12 راه می‌افتیم.
pünktlich/später/... abfahren
به‌موقع/بعداً/... راه افتادن
  • Unser Zug ist pünktlich abgefahren.
    قطار ما به‌موقع راه افتاده‌است.
کاربرد واژه abfahren به معنای راه افتادن
فعل abfahren از ترکیب ab+fahren تشکیل شده‌است و به معنای راه افتادن یا ترک کردن است. با توجه به استفاده از fahren این فعل تنها به ترک کردن با ماشین یا وسایل نقلیه اشاره می‌کند. اگر می‌خواهید به پیاده رفتن اشاره کنید باید از فعل abgehen استفاده کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان