1 . همواره حاضر بودن
[عبارت]

auf allen Hochzeiten tanzen

/aʊf alən hɔxtsaɪtən tantsən/

1 همواره حاضر بودن همه کارها را با هم انجام دادن

  • 1.Du tanzt auf allen Hochzeiten : Disko, Kino ... Für alles hast du Zeit, nur zum Lernen nicht.
    1. تو در همه جا حاضر بودی : دیسکو، سینما و ... تو برای همه چیز به جز درس خواندن وقت داری.
  • 2.Man kann nicht auf allen Hochzeiten gleichzeitig tanzen.
    2. نمی‌توان همزمان همه کارها را با هم انجام داد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "در همه جشنهای ازدواج رقصیدن" است و میتوان آن را با عبارت کنایی "با یکدست دو هندوانه برداشتن" و یا "همواره حاضر بودن" برابر دانست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان