خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محرومیت
[اسم]
der Ausschluss
/ˈaʊ̯sʃlʊs/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Ausschlüsse]
[ملکی: Ausschlusses]
1
محرومیت
اخراج
1.Der Ausschluss von Paul steht fest.
1. محرومیت "پاول" مشخص است.
2.Der Prozess findet unter Ausschluss der Öffentlichkeit statt.
2. جریان در پشت درهای بسته برگزار شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ausschließlich
ausschließen
ausschlaggebend
ausschlagen
ausschlag
ausschmücken
ausschneiden
ausschnitt
ausschreiben
ausschreibung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان