1 . باز ماندن 2 . بی جواب ماندن
[فعل]

offenbleiben

فعل گذرا و ناگذر

1 باز ماندن

2 بی جواب ماندن تکلیف چیزی روشن نشدن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان