1 . یک
[تخصیص گر]

einem

/ˈaɪ̯nəm/

1 یک [حرف تعریف نکره اسامی مذکر و خنثی در حالت داتیو]

  • 1.Das Kind liegt auf einem Bett.
    1. کودک روی یک تخت دراز کشیده‌است.
  • 2.Der Zahnarzt füllte meinen Zahn mit einem Inlay.
    2. دندانپزشک، دندان من را با یک قالب پر کرد.
توضیحاتی در رابطه با einem
حرف تعریف نکره "ein" در حالت مفعولی غیر مستقیم یا همان "Dativ" برای اسامی مذکر و خنثی به "einem" تغییر شکل می‌دهد. باید توجه داشت از حرف تعریف نامعین زمانی استفاده می شود که هویت چیزی که به آن اشاره می کنیم را نداریم یا اهمیتی نداشته باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان