1.The bill comes to $36, so between four of us that's $9 each.
1.
صورتحساب میشود 36 دلار، پس بین 4 (نفر) ما میشود 9 دلار هر نفر [تقسیم بر چهار میشود نفری 9 دلار].
2.There are five different leaflets - please take one of each.
2.
پنج بروشور متفاوت وجود دارد؛ لطفا از هر کدام یکی بردارید.
کاربرد تخصیصگر each به معنای هر کدام
تخصیصگر each به معنای هر کدام برای اشاره به یک نفر یا چیز از بین دو یا چند نفر و چیز استفاده میشود؛ زمانی که ما میخواهیم جداگانه درباره آن چیز یا فرد صحبت کنیم. مثلا:
".Each answer is worth 20 points" (هر پاسخ بیست امتیاز دارد.)
".We each have our own car" (ما هر کدام ماشین خودمان را داریم.)
2.
هر یک از شرکتها از یک خیریه محلی حمایت میکند.
کاربرد تخصیصگر each به معنای هر
تخصیصگر each به معنای "هر" برای اشاره به یک نفر یا چیز از بین دو یا چند نفر و چیز استفاده میشود، زمانی که ما میخواهیم جداگانه درباره آن چیز یا فرد صحبت کنیم. در این کاربرد ما می توانیم each را به تنهایی "هر" ترجمه کنیم، ولی منظور از ما همان "هر کدام" "هر چیز" "هر نفر" است. مثلا:
".Each apartment has its own balcony" (هر آپارتمان بالکن خودش را دارد.)