خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلمیح (آرایه ادبی)
[اسم]
allusion
/əˈluːʒn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تلمیح (آرایه ادبی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کنایه
1.Her poetry is full of obscure literary allusion.
1. اشعار او پر از تلمیحهای ادبی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
alluring
allurement
allure
allude
allspice
alluvial
alluvium
ally
allyl
alma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان