خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تسکین دادن
2 . آتش جنگ را خواباندن
[فعل]
to appease
/əˈpiz/
فعل گذرا
[گذشته: appeased]
[گذشته: appeased]
[گذشته کامل: appeased]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تسکین دادن
آرام کردن، خشنود ساختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرام کردن
مترادف و متضاد
allay
calm
pacify
placate
soothe
provoke
1.They appeased the angry gods with their offerings.
1. آنها خدایان خشمگین را با صدقات [خیرات] خود آرام کردند [خشنود ساختند].
to appease someone
کسی را آرام کردن
2
آتش جنگ را خواباندن
تصاویر
کلمات نزدیک
appearing
appearance
appear in court
appear
appealingly
appeasement
appellant
appellate
appellation
appellee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان