خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خط تولید
[اسم]
assembly line
/əˈsembli laɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خط تولید
خط مونتاژ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خط مونتاژ
مترادف و متضاد
production line
1.workers on the assembly line
1. کارگران خط تولید
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
assembly language
assembly hall
assembly
assembling
assembler
assembly plant
assembly program
assembly room
assemblyman
assemblywoman
کلمات نزدیک
assembly hall
assembly
assembling
assembler
assemble
assembly room
assent
assert
asserted
assertion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان