خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چتری (مو)
[اسم]
bangs
/bæŋz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چتری (مو)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
موی چتری
1.She decided to cut her bangs.
1. او تصمیم گرفت چتری اش را کوتاه کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bangle
bangladeshi
bangladesh
bangla
bangkok
banish
banished
banishment
banister
banisters
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان