Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ماهی سیباس
[اسم]
barramundi
/ˌbærəˈmʌndi/
قابل شمارش
[جمع: barramundi]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماهی سیباس
باراموندی
1.I've seen barramundi on some restaurant menus.
1. من نام ماهی سیباس را در منوی رستوران ها دیده ام.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
barrage jamming
barrage jam
barrage fire
barrage balloon
barrage
barrater
barrator
barratry
barre
barred
کلمات نزدیک
barrage of criticism
barrage
barracuda
barracouta
barracks
barranca
barre
barrel
barrel organ
barren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان