Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . آدم مضطرب
[اسم]
basket case
/ˈbæskət keɪs/
قابل شمارش
1
آدم مضطرب
آدم عصبی
informal
مترادف و متضاد
overwrought
1.When she found out that her in-laws were going to stay for a week, she was a basket case.
1. وقتی که فهمید خانواده شوهرش قرار یک هفته بمانند، مضطرب شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
basket
bask in the sunshine
bask
basis
basin
basket weaving
basketball
basketball game
basketball player
basketwork
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان